Perdic | پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (5106 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	lead U	پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
	leads U	پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	First come first served. U	هرکس اول (زودتر ) بیاید زودتر کارش انجام می شود
	sectors U	دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
	sector U	دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
	horned scully U	مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
	high hurle U	مانع بلند
	transfer U	زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
	transferring U	زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
	transfers U	زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
	palmtop U	کامپیوتر شخصی که آن قدر کوچک است که در یک است جا میشود و با دست دیگر پردازش میشود
	burns U	کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
	burn U	کسب امتیاز برداشتن غیرمجاز سنگ یا مانع دیگر از مسیر
	copy protect U	یچی که مانع از کپی گرفتن از دیسک میشود
	puppet valve or clack U	دریچهای که از جای خود بلند میشود
	mephitis U	بخار مهلک ومتعفنی که از زمین بلند میشود
	sudd U	توده شناور علف و نی که دررود نیل مانع کشتیرانی میشود
	defecting U	آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
	defects U	آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
	D type connector U	اتصالی که شبیه حرف D است . که مانع از نصب برعکس میشود
	defected U	آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
	defect U	آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
	cord yarn U	نخ ضخیم و چند لا که بصورت پود در بعضی از فرش های مشهد جهت اتمام زودتر فرش و یا جهت تفاوت با فرش های دیگر استفاده می شود . گاه در شیرازه بافی تارهای بالا نیز بکار می رود .
	long hop U	توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
	acephalo U	که با کلمات دیگر ترکیب میشود
	select U	خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
	protection U	عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
	selects U	خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
	selected U	خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
	polarized U	اتصال لبه که یک سوراخ یا کلید دارد که مانع از نصب آن به صورت برعکس میشود
	libraries U	تعدا دتوابع مفید و مستقل که وارد هر برنامهای میشود تا مانع نوشتن برنامه شود
	sea anchor U	وسیله هرمی شکل یا چتربرزنتی که به دنبال قایق بسته میشود تاباد مانع تغییرمسیرنشود
	library U	تعدا دتوابع مفید و مستقل که وارد هر برنامهای میشود تا مانع نوشتن برنامه شود
	columns U	مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
	column U	مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
	wet filter U	فیلتری که در ان فیلمی ازمایع که روی سطح المنت قرارگرفته مانع از عبور ذرات و و الودگی میشود
	templates U	دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود
	template U	دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود
	metacompilation U	کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود
	It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U	این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
	switch U	شروع به استفاده از وسیله دیگر وقتی که اولی خراب میشود
	switched U	شروع به استفاده از وسیله دیگر وقتی که اولی خراب میشود
	switches U	شروع به استفاده از وسیله دیگر وقتی که اولی خراب میشود
	fractions U	که به صورت یک شکل زیر دیگر بیان میشود مثل bc1
	augend U	عددی که عدد دیگر به آن اضافه میشود تا حاصل بدست آید
	fraction U	که به صورت یک شکل زیر دیگر بیان میشود مثل bc1
	rf U	ورقه نازک فلزی که اطراف یک کابل پیچیده شده که مانع ارسال سیگنالهای واسط فرکانس رادیویی میشود
	for next loop U	حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
	drop down menu U	منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
	reference junction U	اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
	sailings U	سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
	sailed U	سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
	sail U	سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
	pinchwheel U	چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
	offsets U	برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
	jump instruction U	موقعتی که پردازنده به بخش دیگر برنامه هدایت میشود در صورتی که شرط برقرار باشد
	ball cushion U	دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
	antibiotic U	مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
	antibiotics U	مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
	covering letter U	نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
	covering letters U	نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
	write protect U	قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
	perforated tape U	نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
	read U	بیت مشخصات فایل که وقتی تنظیم شود. مانع نوشتن داده جدید روی فایل یا ویرایش محتوای آن میشود
	reads U	بیت مشخصات فایل که وقتی تنظیم شود. مانع نوشتن داده جدید روی فایل یا ویرایش محتوای آن میشود
	crosstalk U	سیگنالهی ناخواسته درمجموعهای از مدارات ارتباطی یا کامپیوتری که ازوجود ترافیک در کانالهای دیگر یا از تداخل ناشی میشود
	dma U	اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
	shares U	سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
	shared U	سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
	share U	سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
	spoiler U	صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
	quotation marks U	کاماس برعکس , که در ابتدا و انتهای متن چاپ گرفتنی ایجاد میشود تا مشخس شود از منبع دیگر جدا شده است
	reentrant subroutine U	زیرروالی که فقط یک نسخه ازان در حافظه اصلی قرار می گیرد و تگسط چندین برنامه دیگر به طور مشترک استفاده میشود
	dragged U	به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
	drag U	به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
	drags U	به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
	background processing U	کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
	modulo arithmetic U	شاخهای از ریاضی که از باقی ماندن عدد وقتی بر عدد دیگر تقسیم میشود استفاده میکند
	hedgehog U	مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
	hedgehogs U	مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
	collision detection U	پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
	daisy chain U	باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
	as soon as possible U	هر چه زودتر
	earlier U	زودتر
	sooner U	زودتر
	as early aspossible U	هر چه زودتر
	variable discharge turbine U	توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
	juniors U	زودتر تازه تر
	early as possible U	هرچه زودتر
	junior U	زودتر تازه تر
	clackvalve U	دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
	tout U	بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
	touts U	بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
	touting U	بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
	touted U	بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
	You should have told me earlier. U	باید زودتر به من می گفتی
	previous U	آنچه زودتر رخ میدهد
	he predeceased his son U	زودتر از پسرش مرد
	previously U	زودتر اتفاق افتادن
	circuit U	وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
	masks U	یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
	circuits U	وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
	mask U	یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
	the volume that preceded U	جلدی که زودتر یاجلوتر منتشر شد
	prematureness U	نابهنگامی زودتر از موقع بودن
	whichever is the sooner U	هر کدام که زودتر رخ بدهد [قانون]
	CSMA CD U	پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
	top U	روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
	shake a leg <idiom> U	تکان بخوری ،زودتر راه رفتن
	to arrive in good time U	خیلی زودتر از وقت ملاقات رسیدن
	dirndl U	نوعی دامن بلند با کمر بلند
	first come, first served <idiom> U	هرکی زودتر بیاد اول نوبت اوست
	Can I go earlier today, just as a special exception? U	اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
	early bird catches the worm <idiom> U	هرکسی زودتر بیداربشود بیشتر بدست میآورد
	brown major U	براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
	faxing U	مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
	faxes U	مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
	faxed U	مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
	fax U	مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
	planters U	کف پایی
	criss-cross U	پایی
	criss-crossed U	پایی
	criss-crosses U	پایی
	criss-crossing U	پایی
	plantar U	کف پایی
	planter U	کف پایی
	piggyback U	سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
	piggybacks U	سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
	shoepac U	کفش دم پایی
	bicycle U	دوچرخه پایی
	pumiceous U	سنگ پایی
	foot brake U	ترمز پایی
	foot operated starting switch	استارتر پایی
	velocipede U	دوچرخه پایی
	foot pedal U	پدال پایی
	bicycles U	دوچرخه پایی
	footrest U	زیر پایی
	foot control	کنترل پایی
	footholds U	زیر پایی
	foothold U	زیر پایی
	push bikes U	دوچرخه پایی
	territoriality U	بوم پایی
	shoepack U	کفش دم پایی
	footy U	پادار پایی
	push bike U	دوچرخه پایی
	polypody U	هزار پایی
	pantof U	کفش دم پایی
	pantof U	کفش سر پایی
	pedalled U	پدال پایی
	foot starter U	استارتر پایی
	pedaling U	پدال پایی
	papoosh U	کفش سر پایی
	pedals U	پدال پایی
	pedicab U	سه چرخه پایی
	pedaled U	پدال پایی
	elephantiasis U	پیل پایی
	pedal U	پدال پایی
	panton U	کفش دم پایی
	espadrille U	کفش دم پایی
	pedalling U	پدال پایی
	antibiosis U	تضاد بین یک میکرب و فراوردهء میکرب دیگر که باعث از بین رفتن میکرب اولی میشود
	universal U	آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
	dam U	سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
	damming U	سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
	crest clearing U	محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
	dams U	سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
	dammed U	سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
	defendance need U	نیاز خویشتن پایی
	kick starter U	راه انداز پایی
	treadle press U	ماشین چاپ پایی
	ambulatory psychotherapy U	روان درمانی سر پایی
	lubberliness U	بی دست و پایی ناازمودگی
	coefficient of rigidity U	ضریب سخت پایی
	an odd slipper U	یک لنگه کفش سر پایی
	pumicestone slag U	سرباره سنگ پایی
	modulus of rigidity U	ضریب سخت پایی
	tarsal U	مچ پایی استخوان قوزک پا
	foot starter U	راه انداز پایی
	RPC U	روش ارتباط بین دو برنامه روی دو کامپیوتر جدا ولی مرتبط . یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر در شبکه درخواست پردازش یک مشکل را میکند و سپس نتیجه را نمایش میدهد. و در برنامههای client / server استفاده میشود
	chips U	قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
	chip U	قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
	maladroitness U	ناشی گری بیدست و پایی
	subbass U	کلیدرکاب پایی ارگ وپیانو
	lubberly U	از روی کودنی یابیدست و پایی
	melodion U	یکجور ارگ دستی یا پایی
	foot operated starting switch U	کلید راه انداز پایی
	to muff a ball U	از بی دست و پایی توپ رانگرفتن
	takeoff leg U	پایی که فشار برروی ان است
	to muff a catch U	از بی دست و پایی توپ رانگرفتن
	otherwise <adv.> U	به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
	obstructor U	وسیله مانع تخریب مین مانع ضد اکتشاف مین
	ocant altitude U	ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
	melodeon U	ارگ پایی یا دستی نوعی نی کوچک
	foot pedal switch	سوئیچی که با پدال پایی بکار میافتد.
	pivot foot U	پایی که درهنگام حرکت بایدروی زمین بماند
	asynchronous U	1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
	conversions U	وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
	conversion U	وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
	piggybacking U	استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
	brown minor U	براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
	references U	نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
	reference U	نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود